«آواتار» داستان جیک سالی، تفنگدار سابق دریایی است که در جنگ مجروح شده و از کمر به پایین فلج شده است. او تصمیم می گیرد در برنامه آواتار شرکت کند که قرار است بدنی سالم به او بازگرداند. او به پاندورا سفر می کند، یک جنگل بارانی سرسبز پر از اشکال زندگی باورنکردنی - برخی زیبا، برخی وحشتناک. پاندورا همچنین خانه ناوی ها، انسان نماهایی است که انسان ها آنها را بدوی می دانند، اما در واقع بسیار تکامل یافته تر از انسان ها هستند. ناوی ها با قد بیش از سه متر، با دم و پوست آبی براق، به طور هماهنگ در دنیای خود زندگی می کنند. با این حال، زمانی که انسان ها برای یافتن مواد معدنی ارزشمند شروع به آسیب رساندن به پاندورا می کنند، زندگی ناوی ها به خطر می افتد و آنها مجبور می شوند قدرت نظامی خود را نشان دهند.